باهنر: نمی‌کردم ببازيم!

باهنر: نمی‌کردم ببازيم!

باهنر: فکر نمی‌کردم 30-0 ببازيم!

* تصمیم نداشتم کاندیدای ریاست جمهوری شوم، الان هم ندارم. اینطور هم نبود که تصور کنم رای نمی‌آورم. البته آن زمان تصور نمی‌کردم اوضاع تهران این‌گونه شود. اگر علاقه داشتم و می‌خواستم به مجلس بیایم، راه‌حل‌هایی داشتم.* در مورد حرف‌ و حدیث‌های رد صلاحیت هم به هر حال هرکسی هر چیزی می‌تواند مي گوید. اما این طور چیزی را اصلا تصور نداشتم. امیدوارم ان‌شاءالله در این مدت که کار و زندگی‌ کرده‌ایم، دلایلی برای رد صلاحیت بنده پیدا نشود و تا به حال هم نشده است.*خيلي دير فهمیدم که چنین نتیجه‌ای در انتخابات تهران رقم مي خورد. مثلا سه، چهار روز مانده به تبلیغات اين حس را يافتم. البته بازهم نه تا این حد که 30 به هیچ شویم. فکر می‌کردیم تفوق با لیست امید یا اصلاح‌طلبان است.* در این دوره از انتخابات یک سری حرکات غیرمعمول انجام شد که ممکن است در انتخابات اثر مثبت داشته باشد. اما به یک نقطه اوج می‌رسد که از آن به بعد دیگر شکسته می‌شود. مثلا بعضی از دوستان در این زمان یکباره به افشاگری افتادند که کی رانت برده، خورده، قرارداد اینطوری یا آن طوری امضا کرده، حتی اسم بردند در حالی که در حالت عادی هم شرعا و قانونا نمی‌توان این حرف‌ها را زد. در انتخابات افشاگری آن هم افشاگری‌های این تیپی افکار عمومی را به فکر وا‌ می‌دارد که‌ آیا این مسائل الان به وجود آمده یا قبل از انتخابات هم بوده است؟ یا حتی مساله دخالت خارجی در انتخابات. مثلا رادیو بی بی سی بالاخره ممکن است از یک لیستی بیشتر خوشش بیاید و اگر مثلا بکوید به لیست الف رای دهید معنایش این نیست که اینها کاندیداهای انگلیس هستند.* کسانی که در دولت‌های نهم و دهم با آقای احمدی‌نژاد کار کردند الان 4 گروه هستند. آنها که امروز آقای احمدی‌نژاد را با آن دوست صمیمی‌اش قبول دارند، خط قرمز ما هستند و با آنها شوخی نداریم.* {چرا لاریجانی در قم دوم شد؟}: آقای لاریجانی را بزنید، خرد کنید و دوباره برگردانید سرجایش، باز هم اصولگراست. احدی در کشور نمی‌تواند مدعی باشد که لاریجانی جزو ظرفیت اصولگرایان نیست. ایشان در مجلس ششم رئیس صداوسیما بود. در مجلس هفتم، هشتم و نهم هم که تکلیفش معلوم است. برچسب غیراصولگرایی به دامن آقای لاریجانی نمی‌چسبد. اما چه شد؟ جامعه مدرسین به هر دلیلی سه نفر را در لیست گذاشتند که نماینده اول قم در آن نبود. جناب آقای امیرآبادی که از دوستان خوب ما هستند اسمشان در لیست جامعه مدرسین نیامد.بعد آنجا یک گروه اصولگرا پیدا شد که لیستی درست کردند، اما آقای لاریجانی در آن نبود. آن وقت جالب است که دوستان سران لیست اصولگرای تهران بیانیه‌ای دادند که از لیست اصولگرایان قم حمایت کردند. همان لیستی که نام لاریجانی در آن نبود! خب این‌ها اثر دارد. بچه حزب‌اللهی های قم هم احساس کردند نکند اقای لاریجانی یک طرف دیگر کشیده شده است و در اصولگرایی ایشان خدشه ایجاد شده است از این رو بعضی‌ها رای ندادند و این اتفاق افتاد.* یک بزرگی را که نامش را نمی‌برم، سه ماه قبل از انتخابات هم خطاب به آقای لاریجانی و هم خطاب به پایداری‌ها می‌گفت که‌ آقای لاریجانی، ممکن است مجلس دهم، مجلسی شود که شما چراغ بردارید و دنبال پایداری‌ها بگردید که ای کاش 5،4 تا از این پایداری‌ها باشند و به پایداری‌ها می‌گفت، پایداری‌ها خدای نکرده مجلس دهم مجلسی می‌شود که شما باید چراغ بردارید و به دنبال لاریجانی بگردید! الان وضعیت اینگونه است.* اگر فرض کنیم دوستان پایداری در مجلس 15 نفر باشند، معلوم است که کسی بهتر از علی لاریجانی برای ریاست مجلس دهم گیرشان نمی‌آید.* ممکن است 10 تا 15 تا از بچه‌های اصولگرا در فراکسیون اصولگرایی که آقای لاریجانی تشکیل می‌دهند، نروند اما زمانی که می‌خواهند برای ریاست مجلس تصمیم بگیرند حتما به نظر فراکسیون اصولگرایان توجه می‌کنند.*اگر آقای عارف بپذیرد که نائب رئیس شود، مساله‌اش حل است. راحت‌تر می‌تواند تفاهم کند و رای به اندازه نائب رئیسی دارد. خوب هم دارد ولی برای ریاست تصورم این است که رای ندارد.*تصورم این است که آقای لاریجانی بیشتر برای دولت مفید است تا آقای عارف. تصور این است که آقای لاریجانی با حاکمیت خیلی راحت‌تر است، می‌تواند برود و صحبت کند.

باهنر: فکر نمی‌کردم 30-0 ببازيم!

* تصمیم نداشتم کاندیدای ریاست جمهوری شوم، الان هم ندارم. اینطور هم نبود که تصور کنم رای نمی‌آورم. البته آن زمان تصور نمی‌کردم اوضاع تهران این‌گونه شود. اگر علاقه داشتم و می‌خواستم به مجلس بیایم، راه‌حل‌هایی داشتم.* در مورد حرف‌ و حدیث‌های رد صلاحیت هم به هر حال هرکسی هر چیزی می‌تواند مي گوید. اما این طور چیزی را اصلا تصور نداشتم. امیدوارم ان‌شاءالله در این مدت که کار و زندگی‌ کرده‌ایم، دلایلی برای رد صلاحیت بنده پیدا نشود و تا به حال هم نشده است.*خيلي دير فهمیدم که چنین نتیجه‌ای در انتخابات تهران رقم مي خورد. مثلا سه، چهار روز مانده به تبلیغات اين حس را يافتم. البته بازهم نه تا این حد که 30 به هیچ شویم. فکر می‌کردیم تفوق با لیست امید یا اصلاح‌طلبان است.* در این دوره از انتخابات یک سری حرکات غیرمعمول انجام شد که ممکن است در انتخابات اثر مثبت داشته باشد. اما به یک نقطه اوج می‌رسد که از آن به بعد دیگر شکسته می‌شود. مثلا بعضی از دوستان در این زمان یکباره به افشاگری افتادند که کی رانت برده، خورده، قرارداد اینطوری یا آن طوری امضا کرده، حتی اسم بردند در حالی که در حالت عادی هم شرعا و قانونا نمی‌توان این حرف‌ها را زد. در انتخابات افشاگری آن هم افشاگری‌های این تیپی افکار عمومی را به فکر وا‌ می‌دارد که‌ آیا این مسائل الان به وجود آمده یا قبل از انتخابات هم بوده است؟ یا حتی مساله دخالت خارجی در انتخابات. مثلا رادیو بی بی سی بالاخره ممکن است از یک لیستی بیشتر خوشش بیاید و اگر مثلا بکوید به لیست الف رای دهید معنایش این نیست که اینها کاندیداهای انگلیس هستند.* کسانی که در دولت‌های نهم و دهم با آقای احمدی‌نژاد کار کردند الان 4 گروه هستند. آنها که امروز آقای احمدی‌نژاد را با آن دوست صمیمی‌اش قبول دارند، خط قرمز ما هستند و با آنها شوخی نداریم.* {چرا لاریجانی در قم دوم شد؟}: آقای لاریجانی را بزنید، خرد کنید و دوباره برگردانید سرجایش، باز هم اصولگراست. احدی در کشور نمی‌تواند مدعی باشد که لاریجانی جزو ظرفیت اصولگرایان نیست. ایشان در مجلس ششم رئیس صداوسیما بود. در مجلس هفتم، هشتم و نهم هم که تکلیفش معلوم است. برچسب غیراصولگرایی به دامن آقای لاریجانی نمی‌چسبد. اما چه شد؟ جامعه مدرسین به هر دلیلی سه نفر را در لیست گذاشتند که نماینده اول قم در آن نبود. جناب آقای امیرآبادی که از دوستان خوب ما هستند اسمشان در لیست جامعه مدرسین نیامد.بعد آنجا یک گروه اصولگرا پیدا شد که لیستی درست کردند، اما آقای لاریجانی در آن نبود. آن وقت جالب است که دوستان سران لیست اصولگرای تهران بیانیه‌ای دادند که از لیست اصولگرایان قم حمایت کردند. همان لیستی که نام لاریجانی در آن نبود! خب این‌ها اثر دارد. بچه حزب‌اللهی های قم هم احساس کردند نکند اقای لاریجانی یک طرف دیگر کشیده شده است و در اصولگرایی ایشان خدشه ایجاد شده است از این رو بعضی‌ها رای ندادند و این اتفاق افتاد.* یک بزرگی را که نامش را نمی‌برم، سه ماه قبل از انتخابات هم خطاب به آقای لاریجانی و هم خطاب به پایداری‌ها می‌گفت که‌ آقای لاریجانی، ممکن است مجلس دهم، مجلسی شود که شما چراغ بردارید و دنبال پایداری‌ها بگردید که ای کاش 5،4 تا از این پایداری‌ها باشند و به پایداری‌ها می‌گفت، پایداری‌ها خدای نکرده مجلس دهم مجلسی می‌شود که شما باید چراغ بردارید و به دنبال لاریجانی بگردید! الان وضعیت اینگونه است.* اگر فرض کنیم دوستان پایداری در مجلس 15 نفر باشند، معلوم است که کسی بهتر از علی لاریجانی برای ریاست مجلس دهم گیرشان نمی‌آید.* ممکن است 10 تا 15 تا از بچه‌های اصولگرا در فراکسیون اصولگرایی که آقای لاریجانی تشکیل می‌دهند، نروند اما زمانی که می‌خواهند برای ریاست مجلس تصمیم بگیرند حتما به نظر فراکسیون اصولگرایان توجه می‌کنند.*اگر آقای عارف بپذیرد که نائب رئیس شود، مساله‌اش حل است. راحت‌تر می‌تواند تفاهم کند و رای به اندازه نائب رئیسی دارد. خوب هم دارد ولی برای ریاست تصورم این است که رای ندارد.*تصورم این است که آقای لاریجانی بیشتر برای دولت مفید است تا آقای عارف. تصور این است که آقای لاریجانی با حاکمیت خیلی راحت‌تر است، می‌تواند برود و صحبت کند.

باهنر: فکر نمی‌کردم 30-0 ببازيم!

خرید بک لینک