به گزارش سرویس بینالملل خرم خبر، “کتی کی” خبرنگار بی بی سی، در گزارشی برای سرویس جهانی این رسانه انگلیسی، به حاشیههای خانوادگی-سیاسی “هیلاری کلینتون” نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداخته است.
ترجمه این گزارش به نقل از وبسایت بخش فارسی بی بی سی در پی میآید:
در اوایل سال جاری میلادی، دونالد ترامپ مدعی شد که هیلاری کلینتون به نوعی در خیانتهای بیل کلینتون مقصر بوده؛ ترامپ گفت: هیلاری به زنانی که بیل کلینتون با آنها بدرفتاری کرده بود، حمله کرد و با رفتارش این ماجرا را “میسر” نمود.
تردیدی نیست که ترامپ طبق معمول میخواست جلب توجه کند. هیلاری کلینتون همه عمر کاریاش مدافع حقوق زنان و پیگیر مسائل خانواده بوده؛ مضحک است که کسی او را به تسهیل شرایط برای کسی که ترامپ او را “بزرگترین سوءاستفادهکننده از زنان در تاریخ سیاست” نامیده، متهم کند.
با این حال، در توصیف آقای ترامپ از هیلاری کلینتون، چیزی بود که گوش را مینواخت. انگار زیر ظاهر کلماتش واقعیتی نهفته باشد؛ واقعیتی که این روزها کار هیلاری را با رأیدهندگان زن جوان سخت کرده.
حتی نیویورک تایمز هم مقالهای بلند در مورد نقش هیلاری کلینتون در جمعوجور کردن ماجراهای جنسی همسرش منتشر کرده که واقعا تند است و برای هواداران خانم کلینتون ناخوشایند.
البته هرکس ذرهای حس همدلی داشته باشد، میتواند درک کند در دوران رسوایی مونیکا لوینسکی چه بر هیلاری کلینتون گذشته. آن موقع من خودم اینجا بودم و گزارش میدادم. واقعا ناخوشایند بود. تصویر چلسی که محکم دست پدر و مادرش را گرفته بود، و سه تایی با حالتی سرافکنده سمت هلیکوپتر میرفتند که به تعطیلات تابستانی بروند، هرگز از یادم نمیرود. از آن تصویرهای غمانگیز خانوادگی بود.
کنار آمدن با خیانت همسر در شرایط عادی هم دردناک است. وای به روزی که خبر اول همه رسانههای دنیا باشد.
اما نکته آزارنده -آنطور که در گزارش نیویورک تایمز و روایتهای پیش از آن آمده- نقش هیلاری کلینتون در برخورد با زنانی است که به نوعی با همسرش رابطه داشتند: یعنی جنیفر، پائولا و مونیکا.
هر سه نفر هدف هجمهای سازمانیافته بودند که خودشان و روایتشان را بیاعتبار کند.
سال ۱۹۹۲، هیلاری کلینتون به مجله اسکوایر گفت که اگر میتوانست شخصا از جنیفر فلاورز بازپرسی کند، “به صلیبش میکشید.” وقتی کسی اینچنین کمر به نابود کردن وجهه یک زن میبندد که موقعیت سیاسی همسرش را حفظ کند، جز حسابگری خشک و غمانگیز نامی بر آن نمیتوان گذاشت.
زوج کلینتون یک کارآگاه خصوصی معروف استخدام کردند که گذشته جنیفر فلاورز، پائولا جونز و مونیکا لوینسکی را شخم بزند. میخواستند بیاعتبارشان کنند. از گزارش نیویورک تایمز نمیشود فهمید خانم کلینتون چقدر با این رویه خشن موافق بوده؟ آیا نقش مؤثر داشته یا صرفا رضایت داده؟ هرکدام بوده، مهم این است که هیلاری کلینتون این کارها را تأیید میکرد. او بود که -به شهادت یکی از دوستانش- مونیکا لوینسکی را “دلقک خودشیفته خُل” نامید.
عجیب نیست که زنان جوان با این لحن مشکل داشته باشند.
چرا باید شخصیت یک زن یا گذشته جنسیاش معیار قضاوت راستگوییاش باشد؟ مگر جز این بود که بیل کلینتون که همه چیز را تکذیب کرده بود، نهایتا به رابطه با جنیفر فلاورز و مونیکا لوینسکی اعتراف کرد؟
واقعیت این است که کلینتونها با بیاعتبار کردن این سه زن میخواستند غیرمستقیم بگویند آنها بیشتر از بیل تقصیر دارند. میخواستند ثابت کنند که این درندگان جنسی او را از راه بهدر کردهاند. و این چیزی نیست که در سال ۲۰۱۶ قابلقبول باشد.
هنجارهای جنسی امروز با دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی فرق دارد. زنان جوان انتظار دارند زنان پشت هم باشند، بهخصوص در حوزه روابط جنسی و بهویژه در موردی که یک طرف رابطه مردی بسیار قدرتمند و طرف دیگر زنی جوان است.
زنان جوانی که جایجای آمریکا تجربه دردناک سوءاستفاده جنسی در مدرسه و دانشگاه را پشت سر گذاشتهاند، تحمل زنی را که بخواهد به نوعی تقصیر را گردن قربانی بیندازد، ندارند.
این همدلی شامل روابطی که با رضایت طرفین بوده هم میشود. بهطور خلاصه، دوست ندارند زنی آبروی زنی دیگر را ببرد. و این دقیقا همان کاری است که -طبق گزارش نیویورک تایمز و روایتهای پیشین- خانم کلینتون انجام داده، یا دستکم در آن مشارکت داشته.
هواداران هیلاری کلینتون میگویند این موضوع دیگر کهنه شده. میگویند کار دستراستیهایی است که میخواهند او را خراب کنند. اما واقعیت این است که بسیاری از جوانانی که امسال رأی میدهند، وقتی مونیکا لوینسکی و بیل کلینتون در کاخ سفید مشغول بودند، به دنیا نیامده بودند. برای آنها این ماجرای رقتانگیز کهنه نیست.
و تیم تبلیغاتی خانم کلینتون هرطور این داستان را بزک کند، باز از نظر رأیدهندگان صورت خوشی ندارد.
منبع:
http://rozmedia.ir